فرزانه نزاکتی رضاپور؛ مصطفی اسدزاده؛ حسین بصیریان جهرمی؛ فرج حسینیان سراجهلو؛ سید احمد عسکری
چکیده
ورود و کاربری فناوریهای جدید ارتباطی در یک جامعه، بر رسانههای موجود تأثیر میگذارد و نیاز به سیاستگذاری جدید را برای رسانههای جریان اصلی ضروری میسازد. تلویزیون اینستاگرامی (IGTV)، یکی از مصداقهای این خدمات ارتباطی جدید است که با وجود فراهم نمودن بستر ارتباطی غنیتر برای کاربران، صداوسیما را با مسائل جدیدی مواجه کرده است. ...
بیشتر
ورود و کاربری فناوریهای جدید ارتباطی در یک جامعه، بر رسانههای موجود تأثیر میگذارد و نیاز به سیاستگذاری جدید را برای رسانههای جریان اصلی ضروری میسازد. تلویزیون اینستاگرامی (IGTV)، یکی از مصداقهای این خدمات ارتباطی جدید است که با وجود فراهم نمودن بستر ارتباطی غنیتر برای کاربران، صداوسیما را با مسائل جدیدی مواجه کرده است. این پژوهش، ضمن تشریح فرصتها و تهدیدهای تلویزیون اینستاگرامی برای صداوسیما، به سیاستهای موجود و مطلوب مواجهه و راهبردها و موانع پیش روی این سازمان پرداخته است. بدین منظور، ۱۲ مصاحبۀ نیمهساختیافته با متخصصان علم ارتباطات و مدیریت رسانه صورت گرفته، دادههای حاصل با نرمافزار Nvivo 10 کدگذاری و تحلیل شده است. بر اساس نظر متخصصان، فرصتهای تلویزیون اینستاگرامی برای صداوسیما، شامل دو دستۀ فرصتهای کاربردی (استفاده از محتوای کاربرتولید، استعدادیابی، تعامل با مخاطب و نظرسنجی) و فرصتهای غایی (کمک به حکمرانی خوب، ایجاد تعادل میان فرهنگ رسمی و عرفی، متنوعتر شدن سپهر رسانهای ایران و باکیفیتتر شدن تولیدات صداوسیما) است. تهدیدهای تلویزیون اینستاگرامی برای صداوسیما نیز معطوف به تضعیف جایگاه انحصاری صداوسیما، کاهش مخاطب و کاهش درآمد از محل آگهی عنوان شده است. در پایان، پیشنهاداتی برای کارایی و اثربخشی بهتر رسانۀ ملی در فضای همگرایی رسانهها از سوی متخصصان ارائه شده است.
محمد سعید ذکایی؛ فرزانه نزاکتی رضاپور
چکیده
این پژوهش، با هدف شناخت سبک زندگی «دیجیتال و درحرکت» دانشجویان که اصطلاحاً آن را «موبیتال» نامیدهایم، انجامشده است. به این منظور، با روش نظریۀ مبنایی و تکنیک مصاحبۀ اپیزودیک با دانشجویان دو دانشگاه سطح یک کشور (علامه طباطبائی و صنعتی شریف) که سه گروه آموزشی اصلی علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه را پوشش میدهند، ...
بیشتر
این پژوهش، با هدف شناخت سبک زندگی «دیجیتال و درحرکت» دانشجویان که اصطلاحاً آن را «موبیتال» نامیدهایم، انجامشده است. به این منظور، با روش نظریۀ مبنایی و تکنیک مصاحبۀ اپیزودیک با دانشجویان دو دانشگاه سطح یک کشور (علامه طباطبائی و صنعتی شریف) که سه گروه آموزشی اصلی علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه را پوشش میدهند، گفتگو کردیم. برخلاف پژوهشهایی که فقط رضایت حاصل از کاربری تکنولوژیهای نوین ارتباطی برای کاربران را برجسته میکنند، در این پژوهش دریافتیم که تجربۀ زیستۀ دانشجویان از کاربری دستگاههای دیجیتال همراه، تجربۀ متناقضگونۀ احساس «خشنودی و ناخشنودی همزمان» است. اگرچه این تجربه در آنها «ناهماهنگی شناختی» و احساسی دوگانه نسبت به دستگاههای دیجیتال همراه ایجاد کرده، اما دانشجویان استراتژیهایی برای کاهش این ناهماهنگی یافتهاند. آنها سعی میکنند با «انتخاب عقلانی» و «خودکنترلی» منافع خود را از این سبک زندگی جدید، حداکثر کنند و از آسیبهای آن تا حد ممکن دور بمانند. همچنین، دریافتیم که هر سه عامل دانشجویان، دستگاهها و جامعه، در شکلدهی به آنچه «سبک زندگی موبیتال» مینامیم، نقش دارند. نظریۀ کنشگر- شبکه، بهتر از سایر دیدگاهها میتواند وضعیت موجود را تبیین کند. این یافته، دیدگاه مهمی در خصوص ارزیابی نظریههای موجود و چشمانداز ارزشمندی برای صورتبندی نظریههای جدید ارائه میدهد.